وضعیت خود و عزیزانتان را بررسی کنید

چگونه زندگی شاد داشته باشیم؟

زندگی شاد
تصویر نویسنده

نویسنده : دکتر حمید سعیدی
متخصص نوروتراپی و درمانگر باتجربه در مشهد، مدیر و بنیان‌گذار
" کلینیک زندگی شاد" (ذهن و زندگی )
با سال‌ها تجربه در زمینه علوم اعصاب و بهبود عملکرد ذهنی، ایشان مقالات علمی و کاربردی متعددی را در حوزه سلامت روان و نوروتراپی نگارش کرده‌اند. هدف ایشان ارائه راهکارهای نوین و موثر برای ارتقای کیفیت زندگی افراد، بهبود عملکرد شناختی و دستیابی به آرامش ذهنی است.

زندگی شاد و رضایت بخش هدفی است که تقریباً همه انسان ها در طول عمر خود به دنبال آن هستند. با این حال، در دنیای مدرن که دسترسی به امکانات و رفاه روزافزون است، بسیاری هنوز احساس خوشبختی واقعی نمی کنند. این موضوع باعث شده که پژوهشگران روانشناسی و علوم اعصاب توجه ویژه ای به عوامل ایجاد شادی و روش های افزایش آن داشته باشند. شادی، برخلاف تصور رایج، صرفاً نتیجه اتفاقات مثبت یا دارایی های مادی نیست؛ بلکه ترکیبی از عادت های ذهنی، نگرش ها، روابط اجتماعی و عملکرد مغز است. هدف این مقاله ارائه اطلاعات علمی و کاربردی درباره «چگونه زندگی شاد داشته باشیم» است تا خواننده بتواند تصمیمات عملی و انتخاب های مؤثری برای افزایش شادی خود اتخاذ کند.

 

نگاهی علمی به مفهوم زندگی شاد

شادی مفهومی پیچیده و چندبعدی است که تعریف دقیق آن از نظر روانشناسی و علوم اعصاب متفاوت است. برای درک این موضوع، باید بین احساس خوشحالی لحظه ای و رضایت پایدار از زندگی تمایز قائل شویم.

تعریف شادی از دید روانشناسی مثبت نگر

روانشناسی مثبت نگر، شاخه ای از روانشناسی است که تمرکز آن بر ارتقای تجربه های مثبت و توسعه توانایی های انسانی است. یکی از مدل های شناخته شده در این حوزه، مدل PERMA است که توسط مارتین سلیگمن ارائه شده است. این مدل پنج عنصر کلیدی شادی پایدار را معرفی می کند:

لذت (Positive Emotion): تجربه احساسات مثبت مانند خوشحالی، لذت و رضایت کوتاه مدت.

درگیری (Engagement): غرق شدن در فعالیت ها و تجربه حالت «جریان» که باعث تمرکز عمیق و رضایت ذهنی می شود.

روابط (Relationships): داشتن روابط اجتماعی مثبت و حمایت کننده که نقش مهمی در سلامت روان و افزایش شادی دارد.

معنا (Meaning): احساس هدفمندی و ارتباط با چیزی بزرگ تر از خود.

دستاورد (Achievement): کسب موفقیت ها و تحقق اهداف شخصی که عزت نفس و رضایت را افزایش می دهد.

این مدل نشان می دهد شادی پایدار حاصل ترکیب چند بعد زندگی است و تنها لذت کوتاه مدت نمی تواند رضایت عمیق ایجاد کند.

شادی از دید علوم اعصاب (نوروساینس)

علوم اعصاب به ما کمک می کند تا فرآیندهای مغزی مرتبط با شادی را درک کنیم. هورمون ها و نوروترانسمیترهای مختلف مانند دوپامین، سروتونین، اکسی توسین و اندورفین نقش حیاتی در احساس شادی دارند. دوپامین مرتبط با انگیزه و پاداش، سروتونین با حس رضایت و آرامش، اکسی توسین با ارتباطات اجتماعی و اندورفین با کاهش درد و ایجاد لذت طبیعی در بدن مرتبط است.

با این حال، مغز انسان به سرعت به تجربه های مثبت عادت می کند؛ پدیده ای که به آن تطبیق پذیری لذت (Hedonic Adaptation) گفته می شود. این سازوکار باعث می شود حتی پس از رسیدن به موفقیت یا داشتن دارایی های مادی، احساس شادی به سرعت کاهش یابد و نیاز به محرک های جدید برای تجربه خوشحالی ایجاد شود.

تفاوت شادی زودگذر و رضایت پایدار از زندگی

شادی زودگذر، لذت کوتاه مدتی است که معمولاً از یک تجربه یا رخداد بیرونی ناشی می شود، مانند خرید یک وسیله جدید یا دریافت خبر خوب. اما رضایت پایدار از زندگی، احساسی عمیق است که به طور مداوم توسط نگرش ها، عادت ها و سبک زندگی شکل می گیرد. رضایت پایدار نیازمند تمرین های ذهنی، تقویت روابط مثبت و یافتن معنا و هدف در زندگی است.

زندگی شاد

چرا بسیاری از مردم با وجود امکانات زیاد، هنوز شاد نیستند؟

با وجود پیشرفت های تکنولوژیک و رفاه اقتصادی، بسیاری افراد هنوز احساس خوشبختی واقعی ندارند. این موضوع ناشی از چند عامل روانشناختی و اجتماعی است که مغز انسان را تحت تأثیر قرار می دهند.

تطبیق پذیری لذت

مطالعات نشان می دهند مغز انسان به سرعت به شرایط مثبت یا منفی عادت می کند. پس از مدت کوتاهی، حتی تجربه های خوشایند نیز اثر اولیه خود را از دست می دهند. برای مثال، خرید یک خانه جدید یا دریافت ترفیع شغلی در ابتدا حس شادی زیادی ایجاد می کند، اما بعد از مدتی این حس کاهش می یابد و فرد به وضعیت جدید عادت می کند. این سازوکار مغز باعث می شود بسیاری از افراد حتی با دسترسی به امکانات فراوان، همچنان احساس کمبود و نارضایتی کنند.

مقایسه اجتماعی و تأثیر شبکه های اجتماعی بر احساس خوشبختی

مقایسه با دیگران یکی از بزرگ ترین موانع شادی پایدار است. شبکه های اجتماعی، که قرار بود ارتباطات را تسهیل کنند، اغلب باعث ایجاد حس کمبود و مقایسه می شوند. مشاهده زندگی های ایده آل دیگران، حتی اگر فقط جنبه نمایشی داشته باشد، می تواند باعث کاهش عزت نفس و رضایت از زندگی شود.

ذهن منفی گرا و بقاگرای انسان

مغز انسان از لحاظ تکاملی به سوگیری منفی گرایش دارد؛ یعنی بیشتر به تهدیدها، مشکلات و ناکامی ها توجه می کند تا فرصت ها و موفقیت ها. این ویژگی بقاگرایانه که در گذشته برای زنده ماندن ضروری بود، در دنیای مدرن می تواند شادی را کاهش دهد و باعث تمرکز ذهن بر نقاط ضعف و ناکامی ها شود.

بیشتر بخوانید : تاثیر فضای مجازی بر سلامت روان

عادت ها و مهارت های علمی برای داشتن زندگی شاد

داشتن زندگی شاد، بیشتر از یک آرزو یا اتفاق تصادفی، نتیجه تمرین های ذهنی، تغییر رفتار و شکل دهی عادت های مثبت است. پژوهش های روانشناسی مثبت و نوروساینس نشان داده اند که با تمرین مستمر، می توان مغز را برای تجربه شادی پایدار آماده کرد و این حس را در زندگی روزمره تقویت کرد.

شکرگزاری و بازسازی ذهن مثبت

شکرگزاری یکی از قوی ترین تمرین های ذهنی برای افزایش شادی است. مطالعات متعدد نشان داده اند افرادی که به طور منظم قدردانی از داشته های خود را تمرین می کنند، سطح بالاتری از رضایت زندگی و سلامت روان را تجربه می کنند. شکرگزاری باعث فعال شدن مراکز پاداش مغز و ترشح دوپامین و سروتونین می شود و ذهن را بر جنبه های مثبت زندگی متمرکز می کند.

برای عملی کردن این مهارت، می توان روزانه چند دقیقه وقت گذاشت و سه چیز که بابت آن ها سپاسگزار هستید را یادداشت کرد. حتی در شرایط سخت، تمرکز بر آنچه دارید، به جای آنچه ندارید، باعث افزایش حس کنترل و رضایت از زندگی می شود.

ارتباطات انسانی سالم و عمیق

روابط اجتماعی مثبت و حمایت کننده یکی از مهم ترین عوامل شاد بودن است. تعاملات انسانی باعث ترشح اکسی توسین، هورمون اعتماد و احساس تعلق، می شوند که حس امنیت و خوشبختی را تقویت می کند. ارتباط عمیق با دوستان و خانواده، همدلی و مشارکت در فعالیت های گروهی می تواند احساس تنهایی و اضطراب را کاهش دهد و رضایت زندگی را افزایش دهد.

بر اساس پژوهش ها، کیفیت روابط از کمیت آن مهم تر است. داشتن یک یا دو رابطه صمیمانه و حمایت کننده، اثر بیشتری بر شادی دارد تا داشتن تعداد زیادی دوست سطحی.

تمرکز بر لحظه ی حال

مایندفولنس یا حضور ذهن، مهارتی است که افراد شاد آن را به طور طبیعی تمرین می کنند. این مهارت به افراد کمک می کند توجه خود را بر لحظه کنونی متمرکز کنند، بدون قضاوت و واکنش منفی به افکار و احساسات. تمرین مایندفولنس باعث کاهش استرس، اضطراب و افسردگی می شود و رضایت از زندگی را افزایش می دهد.

یکی از روش های ساده تمرین حضور ذهن، تمرکز بر تنفس است. تنها چند دقیقه در روز کافی است تا مغز آرام شود و ذهن به لحظه ی حال بازگردد. همچنین، تمرینات کوتاه مایندفولنس در حین فعالیت های روزمره مانند پیاده روی، غذا خوردن یا حتی شستن ظرف ها می تواند اثر شگفت آوری بر احساس شادی داشته باشد.

فعالیت بدنی و نقش ورزش در ترشح اندورفین ها

ورزش منظم یکی از روش های علمی ثابت شده برای افزایش شادی است. فعالیت بدنی باعث ترشح اندورفین، هورمون هایی که درد را کاهش داده و احساس لذت ایجاد می کنند، می شود. علاوه بر این، ورزش به تنظیم سروتونین و دوپامین نیز کمک می کند، که تاثیر مستقیمی بر خلق و خو دارند.

ورزش منظم نه تنها شادی کوتاه مدت ایجاد می کند، بلکه باعث بهبود کیفیت خواب، انرژی روزانه و کاهش اضطراب و افسردگی می شود. حتی پیاده روی روزانه ۲۰–۳۰ دقیقه می تواند تفاوت قابل توجهی در احساس شادابی و رضایت از زندگی ایجاد کند.

هدفمندی و معنا در زندگی

داشتن هدف و معنا در زندگی یکی از مولفه های اصلی شادی پایدار است. تحقیقات روانشناسی نشان می دهند افرادی که برای زندگی خود معنا و هدف مشخصی دارند، حتی در شرایط دشوار، احساس رضایت و خوشبختی بیشتری دارند. معنا باعث می شود زندگی فراتر از لذت کوتاه مدت باشد و افراد را قادر می سازد با چالش ها و مشکلات زندگی سازگار شوند.

هدفمندی می تواند در حوزه های مختلف زندگی باشد؛ از حرفه و کسب و کار گرفته تا روابط شخصی، فعالیت های داوطلبانه یا توسعه مهارت های شخصی. مهم این است که هدف با ارزش ها و باورهای فرد هم راستا باشد تا حس رضایت واقعی ایجاد کند.

زندگی شاد

نقش مغز در احساس شادی

شادی تنها نتیجه رخدادهای بیرونی نیست؛ مغز ما نقش کلیدی در شکل دهی و تجربه این احساس دارد. علوم اعصاب نشان داده اند که ساختار و عملکرد مغز، نحوه پردازش اطلاعات و تنظیم هورمون ها و نوروترانسمیترها تعیین کننده شدت و کیفیت احساس خوشبختی است. نوروفیدبک به عنوان یکی از تکنیک های مدرن، امکان آموزش مغز برای تنظیم بهتر امواج مغزی و افزایش شادی را فراهم می کند.

نقش امواج مغزی در تنظیم خلق و احساسات

امواج مغزی، الگوهای الکتریکی هستند که فعالیت مغز را نشان می دهند و هر نوع امواج با وضعیت ذهنی و خلق و خو ارتباط دارد:

امواج آلفا:  با آرامش و تمرکز خفیف همراه هستند. افزایش آلفا باعث کاهش اضطراب و افزایش آرامش ذهن می شود.

امواج بتا:  مرتبط با تمرکز، تفکر فعال و حل مسئله است. تعادل بتا ضروری است، زیرا افزایش بیش از حد آن با استرس و نگرانی همراه است.

امواج تتا:  مرتبط با خلاقیت، تخیل و حالت های عمیق ذهنی است. تحریک تتا می تواند باعث آرامش عمیق و تجربه لحظات خوشایند شود.

تنظیم صحیح این امواج، به افراد کمک می کند تا سطح شادی پایدار را تجربه کنند و نسبت به استرس و فشارهای زندگی مقاوم تر شوند.

چگونه نوروفیدبک می تواند شادی ذهنی را تقویت کند؟

نوروفیدبک تکنیکی است که با استفاده از بازخوردهای الکتریکی و تصویری، افراد را قادر می سازد امواج مغزی خود را مشاهده و تنظیم کنند. به عبارت دیگر، مغز یاد می گیرد الگوهای مفید خود را تقویت و الگوهای مضر را کاهش دهد.

مثلاً فردی که اضطراب بالایی دارد، معمولاً امواج بتای زیادی تولید می کند. با تمرین نوروفیدبک، مغز می آموزد تعادل امواج را بهبود دهد و در نتیجه اضطراب کاهش یافته و خلق مثبت افزایش می یابد. این فرآیند باعث می شود افراد تجربه های شادی بیشتری داشته باشند و به آرامش پایدار دست یابند.

تفاوت نوروفیدبک با مدیتیشن از نظر تأثیر بر مغز

مدیتیشن و نوروفیدبک هر دو روش هایی برای بهبود سلامت روان و افزایش شادی هستند، اما مکانیسم عمل آن ها متفاوت است. مدیتیشن با تمرین حضور ذهن و آگاهی از لحظه حال، ذهن را آرام می کند و اثرات مثبتی بر تمرکز و استرس دارد.

نوروفیدبک، برخلاف مدیتیشن، به شکل مستقیم به مغز بازخورد می دهد و باعث تغییر فیزیکی الگوهای امواج مغزی می شود. در نتیجه، فرد سریع تر به تعادل ذهنی می رسد و اثرات شادی آور آن قابل اندازه گیری علمی است. ترکیب مدیتیشن و نوروفیدبک می تواند تأثیرات قدرتمندی بر سطح شادی و سلامت روان ایجاد کند.

 

باورها و نگرش های ذهنی افراد شاد

شادی پایدار نه تنها نتیجه عادت ها و تمرین های روزانه است، بلکه تحت تأثیر باورها و نگرش های ذهنی افراد نیز قرار دارد. نگرش درست به زندگی می تواند حتی در شرایط سخت، احساس رضایت و خوشبختی را افزایش دهد.

نگاه رشد در برابر نگاه ثابت

کسی که نگرش رشد دارد، شکست ها و چالش ها را فرصت یادگیری و پیشرفت می بیند. افراد با نگرش ثابت، برعکس، شکست ها را نشانه ضعف شخصیتی تلقی می کنند و اغلب احساس ناکامی و نارضایتی بیشتری دارند. تحقیقات نشان داده اند افرادی با نگرش رشد، شادی و رضایت بیشتری را تجربه می کنند، زیرا مغزشان نسبت به یادگیری و تغییر مثبت انعطاف پذیرتر است.

پذیرش احساسات منفی به جای انکار آن ها

یکی از باورهای کلیدی افراد شاد، پذیرش طبیعی احساسات منفی است. سعی در انکار یا سرکوب غم، خشم یا اضطراب می تواند باعث افزایش استرس و کاهش شادی شود. پذیرش و مشاهده بدون قضاوت، به افراد کمک می کند این احساسات را مدیریت کرده و انرژی ذهنی خود را صرف حل مسائل و تجربه مثبت کنند.

ذهنیت سپاس گزار و تمرکز بر داشته ها

افراد شاد معمولاً تمرکز ذهنی خود را بر داشته ها و موفقیت های کوچک زندگی می گذارند. این ذهنیت سپاس گزار باعث تقویت احساس ارزشمندی و رضایت درونی می شود. در مقابل، تمرکز بر کمبودها و شکست ها احساس نارضایتی و افسردگی ایجاد می کند. تقویت این باور با تمرین روزانه شکرگزاری و ثبت موفقیت های کوچک، اثرات قابل توجهی بر سطح شادی دارد.

 

موانع پنهان شادی و چطور با آن ها مقابله کنیم

حتی با رعایت عادت ها و نگرش های مثبت، برخی موانع پنهان می توانند شادی را کاهش دهند. شناخت و مقابله با این موانع کلید حفظ رضایت و خوشبختی است.

کمال گرایی و نارضایتی مزمن

میل به کمال گرایی، یکی از اصلی ترین موانع شادی است. افراد کمال گرا همیشه احساس می کنند کافی نیستند و هر موفقیتی برایشان کم است. این نگرش باعث کاهش رضایت و افزایش اضطراب می شود. مقابله با کمال گرایی نیازمند تعیین اهداف واقع بینانه، پذیرش نقص ها و تمرکز بر پیشرفت تدریجی است.

مقایسه با دیگران و خودانتقادی مداوم

مقایسه مداوم با دیگران و خودانتقادی بیش از حد، شادی را کاهش می دهد. انسان ها به طور طبیعی نقاط ضعف خود را بزرگ می کنند و موفقیت های دیگران را برجسته می بینند. برای مقابله با این مانع، تمرکز بر رشد شخصی، تعیین معیارهای شخصی موفقیت و تمرین خودمهربانی ضروری است.

زندگی در گذشته یا آینده و از دست دادن لحظه ی حال

زندگی در گذشته (افسوس گذشته یا حسرت ها) یا آینده (نگرانی از رخدادهای پیش رو) باعث از دست رفتن لذت لحظه حاضر می شود. تمرین حضور ذهن، مدیتیشن کوتاه و تمرکز بر فعالیت های روزمره می تواند افراد را به لحظه اکنون بازگرداند و احساس شادی را افزایش دهد.

زندگی شاد

راهکارهای عملی

در دنیای مدرن که با فشارهای شغلی، اجتماعی و دیجیتال پر شده، دستیابی به شادی نیازمند برنامه ریزی و انتخاب های هوشمندانه است. ترکیب عادت های مثبت، نگرش درست و تمرین های علمی می تواند سطح شادی و رضایت زندگی را به شکل ملموسی افزایش دهد.

ساخت روتین روزانه متعادل برای ذهن و بدن

یکی از مؤثرترین روش ها برای افزایش شادی، ایجاد یک روتین روزانه متعادل است. این روتین باید شامل خواب کافی، تغذیه سالم، فعالیت بدنی، تمرین ذهن آگاهی و زمان برای روابط اجتماعی باشد. حتی برنامه ای ساده که در آن هر روز ۳۰ دقیقه ورزش، ۱۰ دقیقه تمرین شکرگزاری و ۵ دقیقه مدیتیشن وجود داشته باشد، می تواند تغییرات مثبت قابل توجهی در خلق و خو ایجاد کند.

یک روتین منظم باعث می شود مغز در طول روز به تعادل برسد و از نوسانات شدید خلق و خو جلوگیری شود. همچنین این تعادل به مدیریت استرس و اضطراب کمک کرده و حس کنترل و رضایت فرد را افزایش می دهد.

تنظیم مصرف شبکه های اجتماعی

شبکه های اجتماعی و دنیای دیجیتال، گرچه ارتباطات را آسان کرده اند، اما می توانند با ایجاد مقایسه مداوم، کاهش توجه و افزایش استرس، شادی را کاهش دهند. تنظیم زمان استفاده از شبکه های اجتماعی و تمرین دیجیتال دی توکس، یعنی فاصله گرفتن موقت از موبایل، اینترنت و رسانه های اجتماعی، باعث می شود ذهن فرصت تمرکز و بازسازی پیدا کند و احساس رضایت واقعی افزایش یابد.

مطالعات نشان داده اند حتی چند ساعت فاصله روزانه از شبکه های اجتماعی، سطح دوپامین و رضایت روانی را بهبود می بخشد و کمک می کند افراد به لحظه حاضر و فعالیت های معنی دار توجه کنند.

تمرین روزانه ذهن آگاهی و مدیتیشن های کوتاه

مدیتیشن و تمرین ذهن آگاهی ابزارهای قدرتمندی برای افزایش شادی و کاهش استرس هستند. تمرینات کوتاه ۵ تا ۱۰ دقیقه ای روزانه، مانند تمرکز بر تنفس، مشاهده افکار بدون قضاوت و تمرین قدردانی، می توانند باعث کاهش اضطراب، بهبود خلق و خو و افزایش رضایت از زندگی شوند.

تداوم این تمرین ها، ذهن را آموزش می دهد تا در مواجهه با چالش ها آرامش خود را حفظ کند و توانایی تمرکز بر جنبه های مثبت زندگی را افزایش دهد. ترکیب این تمرین ها با ورزش، روابط مثبت و تمرین شکرگزاری، اثرات فوق العاده ای بر شادی پایدار دارد.

بیشتر بخوانید : برای درمان افسردگی به روانشناس مراجعه کنیم یا روانپزشک؟

نتیجه گیری

شادی واقعی و پایدار نتیجه ترکیب عادت های مثبت، نگرش ذهنی سالم، تمرین های علمی و مراقبت از سلامت مغز است. برخلاف تصور رایج، شادی صرفاً ناشی از رخدادهای بیرونی یا دارایی های مادی نیست؛ بلکه یک مهارت است که می توان آن را یاد گرفت و تمرین کرد.

با تمرین شکرگزاری، حضور ذهن، ورزش منظم، روابط سالم، هدفمندی و مدیریت موانع ذهنی مانند کمال گرایی و مقایسه، می توان سطح شادی و رضایت زندگی را به شکل قابل توجهی افزایش داد. علوم اعصاب و نوروفیدبک نشان داده اند که حتی مغز انسان توانایی یادگیری برای تجربه احساسات مثبت و کنترل استرس را دارد.

در نهایت، شادی پایدار نیازمند خودآگاهی، تمرین مستمر و انتخاب های هوشمندانه در زندگی است. هر فرد با شناخت خود، تمرین مهارت های ذهنی و ایجاد عادت های سالم می تواند زندگی ای شاد، متعادل و رضایت بخش بسازد.

 

سوالات متداول درشاد زندگی کردن

  1. شادی پایدار چیست و چگونه با لذت زودگذر متفاوت است؟
    شادی پایدار رضایت عمیق و طولانی از زندگی است، در حالی که لذت زودگذر ناشی از تجربه های کوتاه مدت و لحظه ای است. برای رسیدن به شادی پایدار، باید روی عادت ها، روابط و معنا در زندگی تمرکز کرد.
  2. آیا تمرین شکرگزاری واقعاً می تواند سطح شادی را افزایش دهد؟
    بله. تحقیقات نشان می دهد که تمرین روزانه شکرگزاری باعث فعال شدن مراکز پاداش مغز و افزایش دوپامین و سروتونین می شود، و به تدریج احساس رضایت و خوشبختی را تقویت می کند.
  3. نقش نوروفیدبک در افزایش شادی چیست؟
    نوروفیدبک با ارائه بازخورد امواج مغزی، مغز را آموزش می دهد تا تعادل امواج را بهبود دهد. این کار باعث کاهش اضطراب و افزایش خلق مثبت می شود و تجربه شادی پایدار را تسهیل می کند.
  4. چگونه می توان در دنیای مدرن و پر استرس زندگی شاد داشت؟
    ایجاد روتین روزانه متعادل، ورزش، تمرین حضور ذهن، شکرگزاری و مدیریت مصرف شبکه های اجتماعی، همگی راهکارهای علمی و عملی برای افزایش شادی در زندگی پر استرس امروز هستند.
  5. چه موانعی ممکن است شادی را کاهش دهند و چطور با آن ها مقابله کنیم؟
    موانع شایع شامل کمال گرایی، مقایسه با دیگران و زندگی در گذشته یا آینده است. مقابله با آن ها با تعیین اهداف واقع بینانه، تمرکز بر رشد شخصی و تمرین حضور ذهن ممکن می شود.

 

به اشتراک بگذارید:
[ratemypost]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *