بسياري اوقات همسران بدون توجه به حضور کودکان به نزاع و جر و بحث ميپردازند و به تصور اينکه کودک در سنيني خاص قادر به درک آنچه که بين والدين اتفاق ميافتد، نيست اختلافات زناشویی را امري طبيعي و پيش پا افتاده فرض ميکنند اما اختلافات زناشویی چه کمرنگ و سطحي باشد و چه عميق و خشونتآميز تاثيرات زيانباري در مسير رشد کودکان بر جاي ميگذارد و در آينده شاهد بزرگسالاني با اختلالات رفتاري خواهيم بود
فهرست عناوین
علل بوجود آمدن اختلافات زناشویی
براي پي بردن به علل بوجود آمدن اين مسئله به موارد زيراشاره مي شود:
عدم آشنايي به اصول زناشويي
دختر وپسر هركدام در يك محيط وتحت شرايط به خصوصي تربيت مي شوند والدين بايد متوجه باشند فرزندان خودرا براي زندگي اجتماعي تربيت كنند. دختران وپسران با اصول زناشويي كاملا” بيگانه بوده وبه همين دليل در هنگام تشكيل خانواده دچار اختلالات روحي وحالات هيجاني مي شوند. در مدارس هيچ گونه آموزشي درزمينه ي زندگي زناشويي داده نمي شودو در محيط خانواده هم اين مسئله را به آينده موكول مي كنند.
عدم اطلاع دختران از شوهرداري منجر به مشاجراتي مي شود و جوانان نيز بي تجربه هستند و نمي دانند چگونه بايد چرخ زندگي را بچرخانند. بنابراين هردو آمادگي كامل در اين زمينه ها ندارندويا ازدواج دختران در سنين خيلي پايين انجام مي گيرد در اينجا دو موضوع مطرح است يكي اين كه والدين بايد فرزندان خود را وادار كنند كه در امور زندگي نظارت داشته باشند وديگر اين كه خود افراد نيز علاقه مند به زندگي باشند.
عدم اعتماد واطمينان طرفين نسبت به يكديگر
اكثر اختلافات خانوادگي به دليل همين مسئله به وجود مي آيد به طوري كه زن شوهرش را متهم به ولگردي و خوش گذراني و بي علاقگي به زندگي مي كند و مرد نيز همسرش را به بهانه جويي متهم مي كند اگر طرفين نسبت به هم اعتماد كنند دنبال بهانه جويي هاي بي مورد نمي گردند. نكته اي كه بايد به آن توجه كنيم اين است كه اگر اين قبيل مردان و زنان به زندگي خود پايبند باشند اين مسائل به وجود نمي آيد و بسياري از اختلافات خود به خود حل مي شوند. عدم اطمينان و اعتماد طرفين نسبت به يكديگر نفرت هاي غيرقابل تحمل را درآن ها ايجاد مي كند.
عدم سازگاري
فرد سازگار كسي است كه در موارد مختلف و مواقع ايجاد مشكل خودرا نمي بازدو سعي در ايجاد سازش با موقعيت به وجود آمده مي كندافرادي نيز در مقابل اين دسته پيدا مي شوند كه به هيچ وجه باديگران سازگاري نمي كنندودر مقابل دشواري ها پرخاشگرمي شوندوبه انواع انحرافات كشيده مي شوند.
عدم گذشت و فداكاري
اگر هريك از طرفين به نوبه ي خود از ايرادات و خرده گيري هاي بي جادست بردارند مسلما” اختلافات را كاهش مي دهند اگردامنه ي اختلافات وسيع باشد به اين دليل است كه مردان وزنان در زندگي خانوادگي غرور منفي دارند و گذشت و فداكاري را نوعي حقارت و اهانت به خود مي دانند ودر اين فكرند كه اگر مطيع يكديگر باشند مغلوب شده اند اين طرز تفكر اشتباه است ودر بيشتر موارد هيچ يك از طرفين نمي خواهند بپذيرند كه در هر مورد بايد نظر ديگري را هم به دست آورند و خودراي و يك دنده نباشند. مسئله ي مشورت وهمفكري در امور و مشكلات زندگي مؤثراست.
آثار و پیامدهای اختلافات زناشویی بر فرزندان
در اینجا چندین روش که بدان وسیله ممکن است کودکان به خاطر دعوای والدین تحت تأثیر قرار گیرد، اشاره شده است:
1– اثرات دعوای والدین بر سلامت کودک
درصورتیکه کودکان مدام شاهد دعوای پدر و مادر خود باشند، این مشاجره می تواند تأثیر بلندمدت و مخربی بر سلامت روان کودک داشته باشد.
مسائل و مشکلات روانی وجود دارند که درنتیجه چنین مشاجره هایی به وجود می آیند. برخی از رایج ترین اثرات دعوای والدین جلوی کودکان میتوان به اضطراب شدید، افسردگی، احساس گناه، کاهش اعتماد به نفس کودک، مشکل در تمرکز کودک، انجام ندادن تکالیف، ترس و بیخوابی اشاره کرد.
2–دعوای والدین و ایجاد احساس گناه در بچه ها
وقتی پدر و مادر جلوی فرزندان دعوا می کنند، یکی از بزرگترین مشکلاتی که ممکن است برای کودک ایجاد شود، سوگیری و حمایت از پدر یا مادر است.
فرزندان هم پدر و هم مادر خود را دوست دارند و می خواهند در کنار هر دو باشند، اما دیدن دعوای والدین باعث می شود تا آشفتگی و سردرگمی در ذهن کودکان به وجود آید. درنتیجه، فرزندان قادر نخواهند بود تصمیم خود در مورد اینکه چه کسی درست می گوید و چه کسی اشتباه، را بگیرند.
در صورت برخورد با چنین شرایطی، بچه ها ممکن است به خاطر اینکه مجبور هستند از یک طرف حمایت کنند و باعث ناامیدی طرف دیگر شوند، احساس گناه کنند.
این مسئله اغلب می تواند موجب ایجاد چنان استرسی در کودکان شود که نسبت به پدر یا مادر خود احساس بیگانگی کنند.
3–نزاع والدبن و احساس ناامنی در کودک
برای فرزندان، خانه امن ترین و راحت ترین مکانی است که می شناسند. بااینوجود، دعوای والدین جلوی بچه ها احساس امنیت کودک در خانه را از بین میبرید.
دعوای پدر و مادر ممکن است خشن یا مخرب نباشد، اما می تواند اضطراب شدیدی در کودک ایجاد نماید. بچه ها ممکن است در مکانی که تا پیشازاین خانه خود می نامیدند، احساس ناامنی کنند. مشاهده دعوا و مشاجره والدین می تواند استرس و سردرگمی بسیار زیادی در کودکان ایجاد کند.
وقتی کودکان همواره شاهد دعوای والدین باشند، ممکن است این نگرانی نیز به سراغ آنها آید که شاید یکی از والدین به دیگری یا حتی به کودکان آسیب برساند.
مشاجره والدین در مقابل فرزندان می تواند اثرات مخربی بر روح و روان کودکان داشته باشد. همچنین، ممکن است کودکان نگران این موضوع باشند که دعواهای مکرر شاید به جدایی و درنتیجه فروپاشی خانواده بیانجامد.
4– به وجود آمدن مشکلاتی در رابطه فرزند و والدین
درصورتیکه فرزند در مورد محیط نامطلوبی که درنتیجه دعواهای مداوم والدین ایجاد شده، مضطرب و دلواپس است، این موضوع بر رابطه پدر فرزندی یا مادر فرزندی تأثیرگذار خواهد بود.
والدین الگوی رفتاری فرزندان خود هستند. دیدن دعوای والدین میتواند تصویری که در ذهن دارند را خراب کند.
وقتی فرزندانتان احساس راحتی و امنیت نداشته یا خوشحال نباشند، داشتن رابطه صمیمی و صادقانه با والدین برایشان دشوار خواهد بود. با دیدن دعوای پدر و مادر، آنها ممکن است احساس کنند که شما چنین خشم و پرخاشی را نسبت به آنها نیز نشان خواهید داد. درنتیجه، ممکن است تمایلی به اشتراک گذاشتن احساسات صادقانه خود با شما نداشته باشند.
اختلافات زناشویی مجرمساز است
کارشناسان معتقدند والدینی که هفتهها با هم صحبت نمیکنند فرزندانی عصبی و پرخاشگر دارند که پیشرفتشان در درس و زندگی بسیار کند است، این کودکان از هوش کافی برای درس خواندن برخوردارند اما مشکلات خانوادگی سبب میشود تمرکز لازم را برای درس خواندن نداشته باشند.
پدران و مادران وظایفی در مورد فرزندانشان دارند که انجام ندادن هر کدام از آنها سبب آسیب رساندن به فرزندان میشود اما مهمترین وظیفه پدر و مادر در برابر فرزندان این است که سلامت جسم و روح فرزندانشان را تأمین کنند، چرا که این وظیفه تضمینکننده آینده فرزند است.زمانی که پدر و مادر به مشاجره میپردازند و به صورت فیزیکی با هم درگیر میشوند یا آزار کلامی به یکدیگر میرسانند مسلماً سلامت روانی فرزندشان را به خطر میاندازند، کودکان از پدران و مادرانشان الگو میگیرند و در بزرگسالی آن طوری رفتار میکنند که در کودکی آن را دیده و آموختهاند.
مشاجرههای خشن زن و شوهر فقط روی رفتار فرزندان با همسرانشان تأثیر نمیگذارد، بلکه در بعضی مواقع به مجرم شدن آنها هم کمک میکند؛ به گفته کارشناسان خانوادههای پرمشاجره و ناسالم فرزندانی پرخاشگر دارند، فرزندانی که به فکر انتقام از دیگران هستند و همین طرز فکر نیز میتواند از آنها یک مجرم بسازد.
از بین بردن تاثیر اختلاف والدین بر روان کودک
گاهی، اختلاف پیش می آید. یکی از زوجین چیزی می گوید که همسرش ناراحت می شود، همسرش بدون آنکه بداند بچه ها پشت دیوار در حال گوش کردن هستند، پاسخ نامناسبی می دهد.
یک یا دو بار دعوا به این معنی نیست که روان کودک برای همیشه آسیب دیده است، اما می توانید با چند راهکار تاثیر آنچه کودک شنیده یا دیده است را کاهش دهید. اگر اختلاف شما به بی حرمتی کشیده است، می توانید از راهکارهای زیر برای کاهش تاثیر اختلاف والدین بر روان کودک استفاده کنید:
در مورد اختلاف زناشویی حرف بزنید
هر چند نیازی نیست وارد جزئیات اختلاف خود با همسرتان بشوید، اما جلسه ای خانوادگی برگزار کنید و بگویید ((من و بابا آن شب با هم بحثی داشتیم که از کنترل خارج شد. ما سر موضوعی که برای هر دوی ما اهمیت داشت اختلاف داشتیم، اما نباید آنطور دعوا می کردیم))
به کودک اطمینان دهید که این فقط یک بحث بوده و نشانه ای از وجود مشکل جدی نیست
به کودک اطمینان دهید که هر دوی شما یکدیگر را دوست دارید و قرار نیست از یکدیگر جدا شوید (اگر واقعا همین طور است).
به کودک اطمینان دهید که شما هنوز هم یک خانواده هستید
توضیح دهید که اختلاف گاهی پیش می آید و افراد کنترل خود را از دست می دهند. با این حال، یکدیگر را دوست دارند.
اگر بر این باور هستید که اختلاف شما و همسرتان روی روان کودکتان تاثیر منفی داشته است، با یک مشاور صحبت کنید. مشاور می تواند به شما شیوه های مدیریت خشم و تنظیم خلق و خو را آموزش دهد و با برگزاری جلسات زوج درمانی به بهبود رابطه شما کمک کند.
سوالات متداول درباره اختلافات زناشویی و تاثیرآن روی کودکان
آیا ادامه زندگی به خاطر بچه ها کار درستی است؟
سلامت روان کودک در خانواده های دو والدی بهتر تضمین می شود، اما گاهی شدت اختلاف به حدی است که جدایی برای کودکان بهتر است.
تأثیر دعوای والدین بر فرزندان چقدر مهم است؟
مطالعات روانشناسی نشان میدهد، نوزاد از 6 ماهگی میتواند تحت تأثیر مشاجره های پدر و مادر خود قرار بگیرد. اما فقط بچه های کوچک نیستند که تحت تأثیر نزاع والدین قرار میگیرند، بلکه فرزندان نوجوان هم تا سن 19 سالگی از آسیب نزاع پدر و مادر در امان نیستند.
سخن پایانی
اگر احساس میکنید اختلافات در خانواده شما پیچیدهتر از آن است که بهتنهایی بتوانید آنها را حل کنید و یا در شرایطی که اختلافات شدت بیشتری پیدا کرده یا برای زمان طولانی باقی ماندهاند، بهتر است از یک مشاور خانواده برای بهبود شرایط کمک بگیرید. مشاورین به دلیل تخصص و تجربهای که در حل مشکلات خانوادهها دارند میتوانند بدون جانبداری راهکارهای مناسبی را برای تغییر شرایط به شما آموزش دهند. حل اختلافنظر میان زوجین، راهکارهایی برای برقراری رابطه با فرزندان، یادگیری آداب صحبت کردن در خانواده و همینطور بهبود کیفیت ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر از جمله مسائلی است که روانشناسان میتوانند به شما در بهبود آنها کمک کنند.
مقاله پیشنهادی: درمان خشم و پرخاشگری بدون نیاز به دارو